آتلانتا همچنان بهشت خلاقیت است، اما چشمانداز فعلی به طرز چشمگیری متفاوت از چند سال پیش به نظر میرسد. میگوها دیگر وجود ندارند، فیوچر به دهه چهل سالگی خود رسیده است و گروه YSL یانگ تاگ تحت یک پرونده RICO از هم پاشیده است. در پی این اتفاقات، پلیبوی کارتی به عنوان نمایندهای بعید اما ضروری از نسل جوان ظهور کرده است و مشعل را در دست دارد، در حالی که همسالانش با نبردهای قانونی روبرو هستند یا در نقشهای خود به عنوان سیاستمداران مسنتر قرار میگیرند.
از زمان درگذشت تیکآف و عواقب قانونی YSL، طرفداران شایعات و طعنههای بیپایانی در مورد حرکت بعدی کارتی متحمل شدهاند. آهنگها لو رفتهاند، تاریخهای انتشار آمده و رفتهاند و کل مجموعههای Rolling Loud بدون هیچ خبر رسمی منتشر شدهاند. شاید از روزهایی که «HBA» و «Evil Jordan» جدولهای زمانی را روشن میکردند، این شتاب کاهش یافته باشد، اما طرفداران فرقهمانند کارتی صبور ماندهاند. وقتی آکادمیکس سرانجام انتشار قریبالوقوع آلبوم را تأیید کرد، احساس پایان یک افسانه طولانی مدت به وجود آمد. این صبر و شکیبایی سرانجام با MUSIC پاداش داده شده است - پروژهای گسترده، طولانی و کمی نوستالژیک که جسارت دارد صدای او را به جلو ببرد و در عین حال به دیدگاه آشفتهاش وفادار بماند.
در هسته خود، MUSIC خام، ساینده و هدفمند از هم گسیخته است - مانند گودالی از صدای تحریف شده که در آن هرج و مرج حکمفرماست و سیالیت به خاطرهای دور تبدیل میشود. آهنگ آغازین آلبوم، "Pop Out"، لحن را با تأثیراتی از جنس گاتتورال و پانک که به ریشههای او در SoundCloud بازمیگردد، تنظیم میکند. با این حال، در حالی که انتخابهای تولید گسترده و التقاطی هستند، حضور Playboi Carti بیشتر شبیه یک ساز اضافی است تا نیروی محرکه آهنگها. گویی او به ظرفی برای دیدگاه تهیهکنندگانش تبدیل شده است و به جای فرماندهی آن، در تار و پود آن ادغام میشود. این موضوع در آهنگهایی مانند «Crush» در کنار تراویس اسکات مشهود است، جایی که عناصر موسیقی الکترونیک و ترپ با گروههای کر گاسپلمانند در هم میآمیزند و به همان اندازه اجرای پر از شوخی و طنز کارتی و اسکات، بر تولید آهنگ تأکید میکنند.
با وجود تمام جاهطلبیهایش، این پروژه به هیچ مضمون جدیدی خارج از پول، مواد مخدر و سکس معمول نمیپردازد، اما کارتی با چند آزمایش آوازی این کمبود را جبران میکند. آهنگهایی مانند «Fe!n» تراویس اسکات و «Carnival» یی و تای دولا ساین نشان میدهند که تغییرات تُنال در همکاریها چقدر میتواند مؤثر باشد، حتی اگر همیشه به هدف نزنند. در «K-Pop»، کارتی از صدایی عمیق و درهموبرهم که یادآور آهنگش در «Fe!n» است استفاده میکند و بُعد تازهای به اجرای او میبخشد. در همین حال، «Cocaine Nose» آن صدای گوشخراش و خفه را حتی بیشتر به جلو میراند و به غرشی ابتدایی بر روی گیتارهای دیستورت شده و درامهای سنگین تبدیل میشود.
با این حال، این طیف وسیعی از مهمانان ستارهدار در MUSIC است که آلبوم را به یک اثر پرفروش تبدیل میکند. فیوچر، یانگ تاگ، ژنه آیکو، لیل اوزی ورت، د ویکند، اسکپتا، تراویس اسکات و کندریک لامار، لیست آهنگها را تکمیل میکنند و بسیاری از آنها چندین بار ظاهر میشوند. مشکل این است که برخی از این همکاریها طوری به نظر میرسند که انگار در ابتدا برای کارتی در نظر گرفته نشدهاند. به عنوان مثال، آهنگ "PHILLY" با حضور تراویس اسکات، مانند اثری از هانچو جک به نظر میرسد - بیشتر تراویس تا کارتی. نتیجه، آهنگی است که در نهایت شبیه به اجرای تراویس اسکات با پلیبوی کارتی است تا برعکس.
اسکات در مجموع چهار بار ظاهر میشود و حضور ماقبل آخر او در کنار فیوچر (که دو بار ظاهر میشود) در آهنگ حماسی "CHARGE DEM HOES A FEE" به تهیهکنندگی ویزی است. در کنار قطرات Swamp Izzo که در سراسر آلبوم پراکنده شدهاند، این آهنگ تجسمی از احیای دوران میکستیپ است - گلآلود، لو-فای و شوم اما عظیم و آماده برای خشم. این انرژی شوم به سه حضور کندریک لامار در MUSIC، به ویژه در "Good Credit" گسترش مییابد، جایی که مهارتهای ترانهسرایی او در جایگاه راننده قرار میگیرد. با این حال، دو حضور دیگر او به طور بسیار مؤثرتری به کارتی خدمت میکنند، جایی که دات به "Mojo Jojo" رنگهای تبلیغاتی میدهد و به "BackD00r" شکوفایی ملودیک میدهد.
رویکرد التقاطی کارتی همچنان یک شمشیر دولبه است. از یک سو، او با ترکیب انرژی پانک با زیباییشناسی گوتیک، مرزها را جابجا میکند. از سوی دیگر، او در حال بازیافت ایدههایی است که Whole Lotta Red را تفرقهانگیز اما محبوب کرده است. عمل متعادل بین وفادار ماندن به ریشههایش و پیشبرد صدایش اغلب گیجکننده به نظر میرسد و شنوندگان را به این سوال میاندازد که آیا کارتی در حال تکامل است یا صرفاً در حال قدم زدن در آب است. با وجود ماهیت جاهطلبانهاش، موسیقی از کمبود تمرکز رنج میبرد. در حالی که روابط عمومی آشفته ابراز وجود جذابیت خودش را دارد، اما در عین حال زیر بار جاهطلبی خودش خم شده است. تلاش بیوقفه کارتی برای نامتعارف بودن در نهایت پتانسیل او را برای رشد واقعی تضعیف میکند. با این حال، «موسیقی» هم به عنوان تأیید مجددی بر اخلاق پانک او و هم به عنوان اعلام نقش او به عنوان یک محرک در هیپهاپ عمل میکند.