یکی از محبوبترین و تحسینشدهترین ارزیابیها از شخصیت مک میلر، از زبان کندریک لامار در برنامهی «اوپن لیت» پیتر روزنبرگ است.
کی.دات در سال ۲۰۱۸ از طریق یک پیام ویدیویی گفت: «مهم نیست چه شرایطی را پشت سر میگذاشت، کاری نمیکرد که شما برایش متاسف شوید، میدانید؟ او در مورد آن قوی بود. همیشه لبخند بر لب داشت، زیرا میخواست شما هم لبخند بزنید.» اکنون بیش از هر زمان دیگری، استقبال از موسیقی این هنرمند خلاق اهل پیتسبورگ به یک آونگ ظریف و دلهرهآور بین رمانتیکسازی و محاسبهی درد و فقدان عظیم موجود بستگی دارد. بسیاری از طرفداران از نتیجهی قبلی میترسیدند. اما «بالونریسم» به طرز چشمگیری آن خشم ناخوشایند را فرو مینشاند. مهمتر از آن، این دومین اثر منتشر شده پس از مرگ میلر با دقت و عشق تأیید میکند که موسیقی او برای القای شادی، امید، تغییر و حمایت در بحبوحهی مبارزهاش با اعتیاد و افسردگی، کلمات را نادیده نمیگیرد. متن آلبوم Balloonerism در سال ۲۰۲۵، اندوههای تغزلی و فضای صوتی غارمانند آن را با تهمایهای گریزناپذیر وهمآلود میپوشاند، اما این آلبوم مجموعهای از دموهای اواخر دوران و قطعات سرهمبندیشدهای نیست که یادآور روزهای پایانی زندگی مک میلر باشد. بنیاد او آلبومی منسجم، هدفمند و چالشبرانگیز منتشر کرد که حاصل یک جلسه استودیویی یک هفتهای بین آلبوم Watching Movies With The Sound Off در سال ۲۰۱۳ و آلبوم Faces در سال ۲۰۱۴ بود. این آلبومها به آهنگهای محبوبی برای طرفداران پروپاقرصی تبدیل شدند که تا به امروز هرگز نور رسمی روز را ندیده بودند. با این حال، این پروژه از دامهای معمول انتشار آثار پس از مرگ که اجرای آنها ادای احترام به عنوان پول نقد و بدون هیچ چشمانداز واقعی است، دوری میکند. در عوض، این آلبوم Mac LP آزمایشها و آسیبپذیریهای پشت صحنه آثار جریان اصلی اواسط دهه ۲۰۱۰ او را نشان میدهد و نتایج آن چیزی کمتر از یک اثر منحصر به فرد نیست.
در مقایسه با سایر آثار مک میلر، آلبوم Balloonerism میتواند روانگردانترین، دلهرهآورترین، بیشکلترین و جازیترین آلبوم او تا به امروز باشد. سطح آلبوم بالاست، اما شنیدن قطعات رپ کلاسیک بیشتری که به Faces (که برخی از آهنگهای این جلسه استودیویی Sanctuary در آن قرار دارند) اشاره دارند، نیز جالب است. البته، لحظات آشکارا پراحساستر در اینجا، بذر انحراف رسمی به این صداها را در The Divine Feminine محصول ۲۰۱۶ و Swimming محصول ۲۰۱۸ کاشت. "۵ Dollar Pony Rides" و ارائه لطیف آن، به نوعی چارچوب بخش عمدهای از این پروژه را خلاصه میکند. در میان بسیاری از رویاها و لحظات بیداری بیهدف، مک درباره کسی صحبت میکند که مسائل مشابهی را پشت سر میگذارد. با این حال، اظهاراتی درباره بیفایده بودن اعتیاد در "خانم دبورا داونر" روشن میکند که او به خودش آن استراحت یا جذابیتی را که بسیاری از هنرمندان دیگر هنگام بحث در مورد شیاطین خود میدهند، نمیدهد.
مک میلر همچنین این صداقت و مسئولیتپذیری را از طریق روایتهای مستقیم، داستانسرایی مبهمتر، سوالات بلاغی و استعارههای به طرز عجیبی گذشتهنگر و رک و بیپرده مانند «من زندگیام را به این آشغال دادم، قبلاً خودم را کشتهام» در آهنگ «آیا مقصدی داری؟» به نمایش میگذارد. وقتی صحبت از تم رویاها در آهنگ Balloonerism میشود، تخیل و تفسیر زیادی وجود دارد، چه فرار ایدهآل در آهنگهای «توهمات دوستانه» و «سنگسار» باشد و چه سبک زندگیهای ثروتمند و مشهور مخرب در آهنگ «شانگری-لا». آن قطعه آخر، که به احتمال زیاد به ریک روبین اشاره دارد، یکی از لحظات مختلفی است که مک در آن بسیاری از ستارههای موسیقی شمال را برجسته یا به آنها ادای احترام میکند، مانند بازگرداندن شخصیت دیگرش، توماس خیالپرداز، در آهنگ «تغییرات» برای تجسم دوباره کوازیموتو از مادلیب. تا اینجا، این یک نمایش طنز عجیب و غریب با یک خط پیانوی نزولی زننده است، یکی از جواهرات صوتی ناموزون و کج و معوج فراوان در اینجا.
در لحظات دیگر این آلبوم، کمکهای زیادی از سوی Thundercat و Taylor Graves در بخش تولید دیده میشود، و شخصیت لری فیشرمن با بازی مک میلر، بخش زیادی از مسئولیتهای پشت صحنه را بر عهده دارد. یک نمونه برجسته، قطعه مدولار "DJ's Chord Organ" با حضور SZA است که با صدای بلند دنیل جانستون را فریاد میزند و با رویکردی دودی و خشن، تُنهای گرم و هارمونیهای صوتی ایجاد میکند. به عنوان یکی از اولین قطعات Balloonerism، این قطعه حتی بدون حضور زیاد خود مک، بلافاصله شما را به آن دنیا میبرد و به طور خلاقانهای تنش ایجاد میکند. اگرچه برخی از صداهای مبهم این آلبوم میتواند در بعضی جاها وضوح آن را کاهش دهد، اما دقیقاً همان چیزی است که این اثر را به عنوان یک پروژه منحصر به فرد و از نظر احساسی تأثیرگذار پس از مرگ تقویت میکند. در اینجا فاصله واقعی بین مبارزات مک و نتیجه آنها وجود دارد. در حالی که شنیدن صدای شکستن قلبتان با دانستن آنچه اتفاق افتاده سخت است، خودآگاهی او در اینجا صرفاً در گل و لای خلاصه نمیشود.
در «پیانوی ریک» مک میلر مفهوم «اوج» را رد میکند و اعلام میکند که «بهترینها هنوز در راهند» تا زمانی که او متعهد به گسترش مرزهای هنری باشد. «ماناکینز» با بازی دیلن رینولدز اذعان میکند که واقعیت مک برای ... خیلی نزدیک است.
به دیدگاه او از بهشت آرامش میدهد، و به طور جداگانه، "Funny Papers" یک قطعه جاز-رپ زیبا است که با "2009" رقابت میکند. اما شاید بتوان گفت که آهنگهای پایانی Balloonerism مهمترین بیانیههای موسیقی آن هستند.
"Tamberine Dream" شاید تنها 33 ثانیه باشد، اما آهنگ نزدیک به 12 دقیقهای "Tomorrow Will Never Know" پرسههای حسرتبار درباره زندگی و مرگ را با صدای بازی کودکان جفت میکند - نوعی نوستالژی مکرر در این آلبوم به لطف از دست دادن معصومیت ارائه شده در "Excelsior" - تلفنی که مدام زنگ میخورد و جوابی نمیدهد، سازهای کوبهای باشکوه و یک خط بیس سرد و شوم. کیفیت آوانگارد پیروزمندانه این پروژه، تأکید مطلقی بر قدرت موسیقی خلق شده توسط مک میلر دارد، نه غم و اندوهی که شرایط او به همراه داشته است.
حضور این آهنگها در شروع و پایان Balloonerism، این تصور را که این اثر صرفاً برای طرفداران یا صرفاً برای خانوادهاش وجود دارد، از بین میبرد. این آلبوم برای مک میلر بسیار مهم بود و متأسفانه با گذشت زمان، اهمیت و طنین بیشتری پیدا کرد. با این حال، این اهمیت، به طور اساسی در تکامل موسیقیایی به نمایش گذاشته شده و آنچه که وارثان او آن را هنر "بیباک" مینامند، نمایان میشود، زیرا این آلبوم شامل برخی از غیرمعمولترین آثار اوست. گوش دادن به این پروژه بسیار دشوار است، اما پروژهای نیست که باعث شود به هیچ وجه رمانتیک برای مک متاسف شوید. او به وضوح به شنوندگانی که در رویاهای خود گم شدهاند، مانند خودش، دسترسی پیدا کرد و به لطف اشتیاق و جدیت او، این آلبوم بسیار امیدوارکنندهتر و جشنآمیزتر است.