نسخههای فیزیکی آلبوم Everybody، سومین آلبوم Logic در سال ۲۰۱۷، با یک پیام پنهان منتشر شد: «برای طرفداران واقعی که این پیام پنهان را میخوانند، آلبوم بعدی من Ultra 85 نام خواهد داشت و پایانی بر این حماسه خواهد بود.»
این داستان الهام گرفته از وسترن فضایی که توسط Logic در آلبوم The Incredible True Story در سال ۲۰۱۵ آغاز شد و توسط Steve Blum (اسپایک اشپیگل از Cowboy Bebop) و Kevin Randolph (از کوکائین دهه ۸۰) به آن جان بخشید، قرار بود به پایان برسد. او همچنین قصد داشت پس از انتشار آلبوم بازنشسته شود. تقریباً نه سال از The Incredible True Story و هفت سال از اولین باری که Ultra 85 را اعلام کرد، گذشته است، اتفاقات زیادی در زندگی Logic رخ داده است. این خواننده Gaithersburg MC به شهرت رسید و برای مدتی به داغترین هنرمندی تبدیل شد که با Def Jam قرارداد امضا کرده است. او به زودی پدر دو فرزند خواهد شد. او در واقع به مدت یک سال بازنشسته شد. Ultra 85 واقعاً حماسهای را که سالها پیش آغاز کرده بود، پایان نمیدهد. با این حال، جریانهای لاجیک، انتخاب ضربآهنگ و اشعار منسجم و موضوعی، منجر به یکی از قویترین آلبومهای رپ سال تاکنون شده است.
آلترا ۸۵ با آهنگ «پاول رودریگز» آغاز میشود که داستانی از پل «پی-راد» رودریگز، اسکیتبردباز خیابانی افسانهای، درباره اولین باری که لاجیک ضرب آهنگ را شنید، را روایت میکند. تولید آلبوم، که عمدتاً توسط 6ix و لاجیک انجام شده، فوقالعاده است. 6ix به نوعی همچنان در حال بهتر شدن است و اغلب این روزها از مادلیب و جی دیلا الهام گرفته است.
داستان کوتاه پی-راد جای خود را به تقریباً هفت دقیقه رپخوانی بیوقفه میدهد. این آلبوم به موضوعات آشنا، از جمله تربیت دشوار او، افسانههای هیپهاپ که الهامبخش او بودند و اینکه چگونه پیشرفتش او را شکل داده است، میپردازد. در این بین، دیالوگهای طنزآمیزی وجود دارد که لاجیک در جایگاه خود به عنوان یک رپر قرار دارد («ما آن را مانند لباسهای رسمی به این سرهای هیپهاپ برمیگردانیم»). این یک شروع عالی است که اعتماد به نفس لاجیک در یک آهنگ طولانی «تمرین غنایی» میدرخشد.
قطعه سوم، «دژاوو»، با اجرای دیجی دراما، نسخهای بازخوانیشده از «محو شدن» است. ضربآهنگ تقریباً مشابه قطعه اصلی است، اما نمونه آواز اصلی برعکس شده است. بیت تکبیتی او به مشکلات ستاره شدن میپردازد، اما همچنین اذعان میکند که ظهور او به الهام بخشیدن به مردم کمک کرده است. بیت با این جمله به پایان میرسد: «چه میتوانم بگویم؟ فکر کنم محو نمیشوم». این آهنگ بسیار خوبی است که به طور مؤثر به «داستان واقعی باورنکردنی» اشاره دارد، در حالی که بارهای او نشان میدهد که چگونه او و حرفهاش از آن زمان تغییر کردهاند.
«شبح درون ماشین» با حضور خواننده رابرت آیوری و هموطنش، ADÉ، اهل مریلند، اجرا میشود. ADÉ با سرودن بیتی دروننگر و صمیمانه، توجه را به خود جلب میکند. او به یاد میآورد که چقدر به تأمین معاش مادرش پس از اینکه او برای تأمین معاش او سخت تلاش میکرد، افتخار میکرد و دیدگاه خود را به یکی از مضامین اصلی آلبوم، یعنی خانواده، اضافه میکند.
«میانستارهای»، با حضور لوسی رز، همکار همیشگیاش، قطعهای برجسته است. رز خوانندهی فوقالعادهای است که صدای آرامتر (اما همچنان قدرتمند) او همیشه در آهنگهای لاجیک جواب میدهد. آنها آهنگهایی را میسازند که امینم و اسکایلر گری اگر شیمی موسیقیایی داشتند، میتوانستند بسازند. «بینستارهای» همچنین یکی از بهترین اجراهای لاجیک در این آلبوم را ارائه میدهد. جریان صدای او حس و حال قدیمی دارد و او با دقت شعری دربارهی مرگ و میر، شور و اشتیاق و مراقبت از خود مینویسد. لاجیک اغلب در نوشتن آهنگهای درمانی که سلامت روان او را شرح میدهند، عالی بوده است. آسیبپذیری او نقطه قوت آخرین موسیقی اوست.
با وجود اینکه هیچ آهنگ بدی در آلبوم Ultra 85 وجود ندارد، یک چیز که همیشه به دل نمینشیند، قطعات طنز است. به صورت جداگانه، آنها خوب هستند و همه داستان را پیش میبرند. اگرچه، گاهی اوقات، احساس میشود که تعدادشان خیلی زیاد است. در این برهه از حرفهاش، او علاقهی بیشتری به روایت داستانی که میخواهد تعریف کند دارد تا دنبال کردن آهنگهای رادیویی یا قرار گرفتن در لیست پخش. در نهایت، قطعات طنز به اندازهی کافی فاحش نیستند که بر کیفیت کلی آلبوم تأثیر بگذارند.
آهنگ ۱۶، «ANTIDOTE»، با اجرای ZelooperZ است که یک بیت سرگرمکننده ارائه میدهد. بیت خود Logic کافی است، هرچند ضعیفترین بیت او در Ultra 85 است. این بیت، بیت توخالی با ریتم ترپ ملایم پس از دروننگری در بسیاری از آهنگهای قبلی است. او در مورد مشکلاتی که با پول داشتن همراه است صحبت میکند و همچنین یک جملهی کلیشهای «زنان عاشق من هستند» میگوید. چنین آهنگ متظاهرانهای برای میکستیپ بابی تارانتینو مناسبتر به نظر میرسد.
آهنگ بعدی، «روزی روزگاری در هالیوود»، به این موضوع میپردازد که چگونه فیلم زندگی او را شکل داده است. Logic در مورد اینکه چگونه Kill Bill منجر به کشف RZA توسط او شد صحبت میکند. آن موسیقی متنهای تحت رهبری RZA مستقیماً در کشف هیپهاپ توسط او و در نهایت تبدیل شدن به یک رپر نقش داشتند. آلبومهای اولیهی تولید شده توسط RZA بیشتر شبیه فیلمهای کارگردانی شده توسط RZA هستند، با قطعات طنز و نمونههای فیلم که آن آلبومها را به تجربیات سینمایی تبدیل کردهاند. واضح است که لاجیک از رویکرد RZA در ساخت آلبوم، نوشتن فیلمنامه و ساختن روایتهایی که آلبومهایش را تقریباً به اندازه رپ کنار هم نگه میدارد، الهام گرفته است.